تشنگی معاویه دربرزخ
05 اسفند 1394 توسط زهرا جهانگيري
امام صادق (ع) می فرمایند:
من به همراه پدرم به سوی مکه می رفتیم . اوقدری جلوتر ازمن حرکت می کرد.
وقتی به وادی ((ضجنان)) رسیدیم مردی(معاویه) جلوآمد که درگردن اوزنجیر هایی گذارده بودند
ومی کشیدندوقتی به من نزدیک شدطلب آب کرداما پدرم فریاد زداورا آب نده خداونداورا آب ندهد .ومردی دنبال اوبود
که آن زنجیرهارا کشیدودرپایین ترین نقطه جهنم انداخت